ذهنیت غالب شما چیست: واعظ ، دادستان یا سیاستمدار ؟ ما پیشنهاد بهتری داریم!
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۷۷۳۶۸
عصر ایران ؛ سید محمد حسینی * - اغلب ما به دانش و تخصص خود افتخار میکنیم و همینطور به عقاید و باورهایمان. همیشه نهایت تلاش خود را میکنیم تا به دیگران ثابت کنیم دانش و تخصص ما بسیار مفید و عقایدمان بحق هستند. این را نشانه قدرت و اعتماد به نفس میدانیم. اما روانشناسها با اشاره به تنبلی شناختی، میگویند ما انسانها از نوعی خساست ذهنی رنج میبریم؛ یعنی راحتی پایبندی به دیدگاههای قدیمی را بر دشواری کشوقوس با دیدگاههای جدید ترجیح میدهیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی خودمان را زیر سؤال ببریم، دنیا پیشبینی ناپذیر و ناامن خواهد شد. اما این کتاب معتقد است بدون تغییر نمیتوان پیشرفت کرد و آنها که نتوانند ذهنیتشان را تغییر دهند، قادر به تغییر هیچچیز نخواهند بود.
دانشمند باشید!طبق گفته فیل تتلاک(1)، ما هنگام صحبت کردن و فکر کردن، ذهنیت سه گروه متفاوت را به خود میگیریم: واعظ ها، دادستانها و سیاستمدارها
در هرکدام از این سه طرز فکر، هویت بخصوصی را میپذیریم و مجموعه مجزایی از ابزارها را به کار میگیریم:
وقتی باورهای مقدس و حیاتیمان در معرض خطر باشند، واعظ میشویم. سعی میکنیم به هر نحوی مجموعهای از موعظههایی که حافظ و مروج باورهایمان هستند ارائه دهیم.وقتی نقصانهای استدلال دیگران را کشف میکنیم، دادستان میشویم. با اتخاذ ذهنیت یک دادستان، سعی میکنیم مجموعهای از استدلالهایی را که نشان میدهد نظرات طرف مقابلمان اشتباه است،گردآوری کنیم و با رد نظرات مخالف، پیروز میدان شویم.
وقتی خواهان جلب نظر مخاطبان هستیم، سیاستمدار میشویم. کمپینهای مختلفی راه میاندازیم و هرکاری که برای جلب اعتماد و توجه دیگران لازم باشد، انجام میدهیم تا در نهایت دیگران متقاعد شوند که باید از ما طرفداری کنند.
حالا اگر نخواهیم هیچ کدام از این سه ذهنیت را داشته باشیم، قالب پیشنهادی نویسنده کتاب، آدام گرانت، ذهن دانشمند است. دانشمندان انسانهای عجیب و غریبی نیستند. این طرز فکر شماست که از شما دانشمند میسازد. تجدید نظر، یکی از اصول پایهای و حیاتی هر دانشمندی است. ابزار اصلی دانشمندان برای سنجش هر موضوعی، فرضیهسازی و آزمایش کردن است.
برخلاف عقیده رایج مردم که مدیران قاطع و مصمم که هیچ جایی برای اعمال نفوذ نظرات دیگران باقی نمیگذارند، به عنوان بهترین مدیران شناخته میشوند، مدیرانی کسب و کار موفق دارند که انعطافپذیری قابل توجهی دارند و مثل دانشمندان رفتار میکنند.
چرخه اعتماد به نفس کاذب و چرخه تجدید نظرما وظیفه داریم نقطه مطلوب اعتماد به نفس را کشف کنیم. فروتنی به معنای کمبود اعتماد به نفس نیست. هرچه تجربه انسان بالاتر میرود، به همان اندازه باید فروتنیاش هم افزایش پیدا کند. بنابراین فروتنی یعنی تشخیص این نکته که کامل نیستیم و میتوانیم از بیرون چیزهایی دریافت کرده و کامل شویم. برای افزایش کیفیت زندگی باید اشتباه کنیم.
کسانی که قدرت تجدیدنظرکردن دارند، آنهایی هستند که هیچگاه به اطلاعاتی که در اختیار دارند بسنده نمیکنند، با یک فروتنی توأم با اعتماد به نفس نسبت به قضاوتهای خود تردید میکنند و کنجکاوانه به دنبال اطلاعات جدید میروند و در نهایت پیشبینیهایشان را مورد بازنگری قرار داده و به حقیقت نزدیکتر میشوند.
فیل تتلاک مهارت پیش بینی را خیلی مرتبط با اطلاعات کنونیمان نمیداند و بیشتر آن را به طرز فکرمان نسبت میدهد. طی مطالعه او و همکارانش بر روی مجموعه عوامل موثر در قدرت پیش بینی، داشتن روحیه جسارت و جاهطلبی در سومین جایگاه اثرگذاری قرار میگیرد، هوش در جایگاه دوم و حجم به روزرسانی و تحول باورها در جایگاه اول.
جف بزوس میگوید: آن دسته از افرادی که خیلی از اوقات حق با آنهاست، کسانی هستند که خیلی می شنوند و خیلی ذهنیتشان را تغییر میدهند. اگر مرتباً ذهنیت تان را تغییر ندهید، دفعات بیشتری مرتکب خطا خواهید شد
مدیریت تعارضچند سال پیش یک نظرسنجی بین صدها تیم جدید کسب و کاری در سیلیکون ولی برگزار میشود تا در شش ماه اول همکاریشان میزان تعارضات بین افراد را بسنجند.
میزان تعارض رابطه در آغاز همکاری تیمهای ضعیف، بیشتر از تعارض وظیفه آنها بود. یعنی در ابتدای کار، به جای آن که بر سر راههای منتهی به موفقیت تیم شان بحث و جدل داشته باشند تا در نهایت بهترین انتخاب را بکنند، بیشتر درگیر اختلافات فردی بودند و خیلی زود خصومتهای شخصی میان آنها شکل میگرفت.
اما در مقابل وضعیت تیمهای موفق به گونهای دیگر رقم خورد. میزان تعارض رابطه در این تیمها در شروع کارشان پایین بود و طی فرایند همکاری نیز توانسته بودند آن را کنترل کنند و همچنان پایین نگه دارند. اما این کنترل تعارض رابطه باعث نشده بود تعارضات وظیفه نداشته باشند؛ در واقع هرچند که افراد کوشیده بودند تا اختلاف نظرات شخصیشان باعث بروز درگیری، اتلاف وقت و اتلاف انرژی نشود، اما درباره مسائل مربوط به کار و موفقیت تیم هیچ تعارفی نداشتند و سرسختانه برای دفاع از چیزی که فکر میکردند به نفع تیم است، میایستادند.
همگی بدون درنگ نظرات مخالف خود را در مقابل یک ایده مطرح میکردند و پس از حل تعدادی از اختلافات عقیده، در نهایت همنظر شده و به توافق میرسیدند و دوباره با انرژی به کارشان ادامه میدادند تا زمانی که مسئله و گفت و گوی جدی پیش بیاید.
عدم اختلاف نظر، نه نشانهای از هماهنگی بلکه حاکی از بیتوجهی و بیعلاقگی اعضاست.
اگر موفق شده باشید که روحیه تجدیدنظر و دوری از تعصب را در خودتان تقویت کنید حالا وقت آن رسیده است که بتوانید توان خود را در متقاعد کردن دیگران برای بازنگری و تجدید نظر در عقایدشان به کار بگیرید.
ما در اغلب مواردی که سعی میکنیم افراد را مجاب به بازنگری کنیم، رویکرد خصمانهای در پیش میگیریم؛ درنتیجه به جای روشن کردن ذهن آنها، عملاً ذهنشان را قفل یا مغشوش کردهایم. پس آنها نیز در مقابل به جای گوش کردن به ما، سپر دفاعی خود را بالا میآورند.
در یک مطالعه کلاسیک، گروهی از محققان به رهبری نیل راکهام(2)، به ارزیابی رویکردهای متفاوت مذاکره پرداختند. این تحقیق بر روی دو گروه مذاکرهکنندگان معمولی و مذاکرهکنندگان ماهر انجام شد و نتایج آن به نوعی برملاشدن رازهای مذاکره موفق بود:
مذاکرهکنندگان معمولی پیش از مذاکره، تا دندان مسلح شده بودند و به ندرت درباره زمینههایی که بشود با طرف مقابل دربارهشان به توافق رسید، فکر کرده بودند. اما مذاکرهکنندگان ماهر نقشه یک سری از حرکات موزون را کشیده بودند که امکان داشت با طرف مقابل به اجرا درآورند. بیش از یک سوم برنامه آنها به یافتن زمینههای مشترک با طرف مقابل اختصاص داشت.به محض شروع مذاکره، گروه مذاکرهکنندگان معمولی حجمی از استدلالهایشان را مطرح کردند در حالی که گروه ماهر دقیقاً مخالف این کار را انجام دادند؛ آنها دلایل کمتری برای حمایت از نظریات خود ارائه کردند.
بیشتر افراد فکر میکنند استدلالها حکم ترازو را دارند. پس هر چه کفه خود را سنگینتر کنند بهتر است. اما هرچه دلایل بیشتری روی میز مذاکره بگذاریم، کار طرف مقابل را برای رد کردن سستترین استدلالمان آسانتر کردهایم. چرا که اگر یکی از توجیهات ما را رد کنند، میتوانند به راحتی موضع کلیمان را زیر سوال ببرند. چراکه وقتی استدلالهای زیادی با خود دارید، همه آنها استحکام و قدرت کافی را ندارند. داشتن یک استدلال قوی بهتر از داشتن حجمی از استدلالهای ضعیف است. ارائه یک استدلال ضعیف، استدلال قویتان هم تضعیف میکند.
مذاکرهکنندگان معمولی بیشتر وارد مارپیچ دفاع-حمله میشوند. آنها با بیتوجهی، پیشنهادهای مخالفان خود را سرکوب و بر مواضع خود پافشاری میکردند. مذاکرهکنندگان ماهر به ندرت درگیر دفاع یا حمله میشدند.از هر پنج نکتهای که گروه ماهر بیان میکردند، حداقل یکی از آنها به علامت سوال ختم میشد، مانند: «پس یعنی هیچ نقطه قوتی در این پیشنهاد نمیبینید؟» آنها قاطعانه بحث نمیکردند بلکه با ایجاد پرسش، به طرف مقابل امکان همراهی میدادند. جمع بندی
تجدید نظر صرفاً یک مهارت صرفاً فردی نیست بلکه یک توانمندی جمعی نیز هست. پس اگر میخواهیم از تقویت روحیه تغییرپذیری برای پیشرفت یک سازمان استفاده کنیم، باید بدانیم که تجدیدنظر وابستگی زیادی به فرهنگ سازمان دارد. یعنی در سازمانی که رشد، همواره یکی از ارزشهای محوری آن جمع است، احتمال تجدیدنظر کارکنان درباره مسائل مختلف بیشتر است.
چنین سازمانی به اصطلاح دارای فرهنگ یادگیری است. آگاهی افراد از مجهولات، تردید نسبت به رویکردهای کنونی، حفظ کنجکاوی نسبت به رویکردهای جدید و تمایل به آزمون و خطا ، از جمله هنجارهای فرهنگهای یادگیری هستند.
(1) فیلیپ اچ تتلاک ، متولد 1954 ، نویسنده کانادایی-آمریکایی کتاب پر فروش "هنر پیش بینی" و استاد دانشگاه پنسیلوانیاست.
(2) نیل راکهام نویسنده، مشاور کسب و کارها و استاد مدعو دانشگاه های پورتسموث، کرانفیلد، و شفیلد انگلستان است.
______________________________
* تسهیلگر کتابخوانی ، مدرس رشد و تعالی ، نویسنده کتابهای «قدرت مطالعه» و «صفرتاصد تندخوانی»، عضو شورای کتابخوانی شهرداری تهران و همراهی با بیش از ۲۶سازمان و ۱۲دانشگاه برای آموزش و تسهیل کتابخوانی، آموزش آنلاین به بیش از ۲۰هزار نفر فراگیر و نویسنده بخش کار و کسب عصر ایران، بنیانگذار سایت مرتا
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: اعتماد به نفس اعتماد به نفس استدلال ها تجدید نظر طرف مقابل پیش بینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۷۷۳۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاهنشاه آریامهر حقوق دهخدا را قطع کرد / بازجویی هایی که به مرگ رئیس دانشگاه تهران منتهی شد / سرگذشت غم انگیز سیاستمدار میانهرو و ادیب دانشمند
فروزان آصف نخعی: کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، یکی از دو کودتای ننگین تاریخ معاصر ایران زمین است که هر دو توسط خاندان پهلوی پدر و پسر صورت گرفت. کودتایی که علاوه بر نیروهای سیاسی اغلب فرزانگان این کشور از جمله اندیشمندان این سرزمین را همچون علی اکبر دهخدا، به مسلخ برد و نشان داد دمکراسی و شبه مدرنیته شاهنشاهی، با فرزانگانش چگونه سرناسازگاری گذاشته است.
لغت نامه و امثال و حکم مهمترین پروژه دهخدا
علی اکبر دهخدا معروف به دخو (نام مستعار او در نشریه؛ مخفف دهخدا) شاعر، طنزپرداز، روزنامه نگار، و مبارز سیاسی بود که فعالیت اش را از دوره قاجار آغاز و در دوره محمدعلی شاه مجله صوراسرافیل را منتشر کرد. صور اسرافیل به دلیل انتشار مقالات انتشار مقالاتی علیه استبداد شاه پس از ۱۳ ماه توقیف وسردبیر آن جهانگیرخان صوراسرافیل به دستور محمدعلی شاه اعدام شد.
پس از آن دهخدا به سوئیس رفت و سه شماره دیگر از صوراسرافیل را در آنجا منتشر کرد. با سقوط سلسله قاجار، و روی کارآمدن پهلوی، دهخدا به ایران بازگشت و تا سال ۱۳۱۱ چهار جلد از «امثال و حکم» را منتشر کرد. بازگشت دهخدا به ایران همزمان با آغاز مشروطیت بود. دهخدا از دست پروردگان شیخ هادی نجمآبادی محسوب میشود که در جنبش مشروطه نقشی مهم ایفا کرد. دهخدا در بیان خاطرات خود، «تربیت عقل» خویش را به شیخ هادی «طائب ثراة» نسبت داده است و او را همراه دو مربی دیگر خود، «وجودی استثنایی» خواندهاست.
پس از پایان نخستین جنگ جهانی، دهخدا از فعالیتهای سیاسی کناره گرفت، و در دورهی پادشاهی رضاشاه به کارهای علمی، ادبی و فرهنگی پرداخت. در این دوره است که او به عنوان سیاستمداری میانه رو وارد میدان سیاست ایران می شود. او از جمله روشنفکران صاحب نامی است که با مشی ای میانه، یک پا در قدرت و یک پا در میان مردم داشت و تلاش می کرد منافع ملی را همواره حفظ کند. از این رو در سال ۱۳۰۶ مدرسهٔ سیاسی به مدرسهٔ عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافت، مسئولیت ریاست آن را علیاکبر دهخدا به عهده گرفت. در سال ۱۳۱۴ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد. از زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی را تا سال ۱۳۲۰ به عهده داشت. در این سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و یکسره به کار لغتنامه پرداخت.
عیادت دهخدا از دکتر مصدقدر همین دوران بود که در جواب استفسار دوستان که چرا شعر و نثری به سبک آنچه در صور اسرافیل منتشر میکرد نمیسراید و نمینویسد، میگفت: «در این زمانه بسیارند کسانی که حاضرند وقت و نیروی خود را صرف شعر گفتن و مقاله نوشتن و طبع و نشر آنها در روزنامهها و مجلات کنند، ولی شاید کمتر کسی باشد که بخواهد و بتواند با تألیف آثاری مانند امثال و حکم و لغتنامه وظیفهای دشوار و خستهکننده و طاقتسوز ولی واجب را تحمل کند.» در نخستین کنگره نویسندگان ایران در تیر ماه ۱۳۲۵ دهخدا در هیئت رئیسه شرکت داشت. در همان سال از جمله نویسندگان و اهل فرهنگی بود که بیانیه صلح استکهلم را امضاء کرد.
مهمترین پروژه دهخدا، کار بر روی «لغت نامه » است. پروژه ای که عمر گرانقدرش را برای تدوین آن صرف کرد. بنا بر روایت های تاریخی و به نقل از موسسه دهخدا، «دهخدا کار تالیف لغت نامه را به تنهایی و در خانه خود انجام می داد و نتیجه تحقیقات و پژوهش هایش را بر روی برگه هایی یادداشت می کرد. پس از آن که بیش از دو میلیون برگه یادداشت جمع شدند، دهخدا به این فکر می افتد که این برگه ها را در قالب کتاب چاپ کند. با این حال سرمایه ای برای این کار نداشت.»
به نظر می رسد فرزانگی، و عدم وابستگی به رانت قدرت، گریبانش را می فشرد به نحوی که به دلیل فقدان سرمایه قادر به انتشار تنها یک جلد از لغتنامه شد. «دهخدا با رنج زیاد، اندک سرمایه ای جمع و اولین جلد لغت نامه اش را در سال ۱۳۱۹ منتشر کرد. او در سال ۱۳۲۰ از مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی بازنشسته شد و همچنان در تلاش برای کسب سرمایه جهت چاپ جلدهای دیگر لغت نامه بود.»فقدان سرمایه لازم، باعث شد، و ثروت تمام زندگی اش را به مجلس شورای ملی وقت بسپارد: « او در سال ۱۳۲۴ میلیون ها برگه ای را که حاصل تحقیقاتش در گردآوری لغت نامه بود، به ملت ایران هدیه کرد و آن را به مجلس شورای ملی سپرد.»
پاداش روشنفکر ادیب و مسئول، زندان و قطع حقوق
او از جمله روشنفکران صاحب نامی است که با مشی ای میانه، یک پا در قدرت و یک پا در میان مردم داشت و تلاش می کرد منافع ملی را همواره حفظ کند. فراستخواه در کتاب کنشگران مرزی، دهخدا را نیز در زمره کنشگران مرزی تحلیل می کند. موسسه لغت نامه از نظر فراستخواه و مسئولیت هایی که او در زندگی خود برعهده داشته ، «عملکردی است در فضای واسط میان دستگاه حکمرانی، از یک سو و حیات مدنی و فکری و فرهنگی و اجتماعی جامعه از سوی دیگر. صص ۳۲ و ۲۲۰» یکی از مهم ترین سرفصل های زندگی دهخدا، همراهی او با دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی شدن نفت ایران است.
او که خود به زبان و ادب پارسی علاقه و اهتمام داشت، مسئولیت روشنفکری و نقد قدرت و ظرفیت سازی و اصلاح آن به همراه اصلاح جامعه، باعث می شد تا از اوضاع و احوال روزگار خود غافل نشده و به حوزه سیاست وارد شد. یکی از فرازهای روشن زندگی دهخدا حمایت از محمد مصدق در دوران نخست وزیری اش است. این دوستی برای او هزینه سنگینی نیز به همراه داشت. شفیعی کدکنی در دهمین مراسم بزرگداشت علی اکبر دهخدا گفت : « در حق دهخدا کوتاهی کردهایم، دهخدا چوبِ همکاری و دوستی و عشقش به دکتر محمّد مصدّق را میخورَد و هنوز هم میخورَد.»
در وقایع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دکتر مصدق، علی اکبر دهخدا دستگیر و مورد بازجویی های فراوان قرار گرفت و دچار لطمات فراوان شد. حقوق بازنشستگی دهخدا قطع و از سخنرانی و فعالیت در مجامع عمومی منع شد و هرچند وقت یک بار جهت پاسخ دادن به برخی سوالات به شهربانی احضار می شد.
محمد دبیرسیاقی پژوهشگر موسسه دهخدا می نویسد: «آخرین بار در ۲۵ مهر ۱۳۳۲، او را به دادستانی دعوت کردند، و پس از ساعت ها معطلی و پاسخ به سوالات تکراری، رنجور و خسته او را به منزل بازگرداندند و در هشتی منزل رها کردند. پیر فرسوده از حال برفته بی آگاهی اهل خانه، ساعت ها نقش بر زمین بماند تا خادمی که برای ادای فریضه صبح برخاسته بود، کالبد فسرده اش را به درون حمل کرده و اهل خانه را آگاه ساخته تا تیمارداری وی کنند.» دهخدا بعد از این واقعه با ابتلا به سینهپهلوی شدید، سرانجام در هفتم اسفندماه سال ۱۳۳۴ زندگی را بدرود گفت.
محمدرضا شفیعی کدکنی و علی اکبر دهخدا
پهلوی دوم به دلیل همراهی دهخدا با مرحوم مصدق، او را آنگونه نقره داغ کرد که سرمشقی برای دیگر متفکران این مرزو بوم باشد. اندیشمندی که سال ها عمر خود را صرف عظمت ایران و ایرانیان کرده بود. به همین دلیل است که کدکنی در پیامی به دهمین مراسم بزرگداشت علی اکبر دهخدا در باره اش می گوید:«بنده بارها و بارها هم اندیشیدهام و هم گفتهام و شاید هم نوشته باشم که در قرن بیستم کسانی که مفهوم ایران را به لحاظِ فرهنگی حفظ کردهاند و گسترش دادهاند و مایهٔ بقاء و استمرار و جاودانگی آن شدهاند، افرادی هستند که ما در کنار بزرگانِ قدیممان امثال فردوسی و نظامی و سعدی و حافظ باید برایشان احترام قائل بشویم و به تناسبِ خدماتی که به فرهنگِ ملّیِ ما کردند، سپاسگزارِ آنها باشیم تا جامعه بداند که ملّتِ ایران قدرشناس پاسداران فرهنگِ ملّیِ او هستند.فکر میکنم اگر معدل همه کوششهایی که در این قرن در جهت پاسداری از فرهنگ ملّی ما انجام شده است گرفته بشود، علیاکبر دهخدا بالاترین جایگاه را در این برآورد حتماً دارد.»
این گفته کدکنی، برای دانشجویان و استادان رشته ادبیات فارسی، علاوه بر امثال حکم، و لغت نامه، یادآور برخی دیگر از ۲۰ اثر مهم دهخدا از جمله تصحیح دیوان منوچهری، تصحیح دیوان حافظ، تصحیح دیوان سید حسن غزنوی، تصحیح دیوان مسعود سعد، تصحیح دیوان سوزنی سمرقندی، تصحیح دیوان فرخی سیستانی، تصحیح دیوان ابن یمین، تصحیح لغت فرس اسدی، تصحیح صحاح الفرس، تصحیح یوسف و زلیخا و ...است . از این رو است که می گوید: « دهخدا اگر به فرهنگِ دیگری تعلّق داشت، مردم آن فرهنگ، هرقدر هم عقبافتاده بودند، بیشتر از این که ما نسبت به او احترام قائلیم، احترام قائل میشدند. ما در حق دهخدا کوتاهی کردهایم و نسلهای اکنون و آینده باید جبران این کوتاهی ما را بکنند. دهخدا چوبِ همکاری و دوستی و عشقش به دکتر محمّد مصدّق را میخورَد و هنوز هم میخورَد.»
بیشتر بخوانید:
ریشه های عشق در زندگی گرایی ایرانیان / بدیو: عشق در آثار کگور در زندگی رخ می دهد پیام های کاهش شرکت در نماز جمعه حجت الاسلام صدیقی در محاصره نظامی کشور، تندروها به حفظ ایران نمی اندیشند / تندروها به تغییر نظام دامن می زنند / مصلحتی بالاتر از حفظ آبروی اسلام در جهان نیست بیایید روزنهگشایی کنیم، خود به گشایش روزنهای منتهی شد216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899118